مثنوی معنوی/روان گشتن شاه‌زادگان بعد از تمام بحث و ماجرا به جانب ولایت چین

از ویکی‌نبشته
دفتر ششم مثنوی از مولوی
(روان گشتن شاه‌زادگان بعد از تمام بحث و ماجرا به جانب ولایت چین سوی معشوق و مقصود تا به قدر امکان به مقصود نزدیک‌تر باشند اگر چه راه وصل مسدودست به قدر امکان نزدیک‌تر شدن محمودست الی آخره)
  این بگفتند و روان گشتند زود هر چه بود ای یار من آن لحظه بود  
  صبر بگزیدند و صدیقین شدند بعد از آن سوی بلاد چین شدند  
  والدین و ملک را بگذاشتند راه معشوق نهان بر داشتند  
  هم‌چو ابراهیم ادهم از سریر عشقشان بی‌پا و سر کرد و فقیر  
  یا چو ابراهیم مرسل سرخوشی خویش را افکند اندر آتشی  
  یا چو اسمعیل صبار مجید پیش عشق و خنجرش حلقی کشید