عطار (ترجیعات)/فداک ابی و امی این تمشی
ظاهر
| فداک ابی و امی این تمشی | براق آمد مگر بر عزم عرشی | |||||
| تورا چه عالم و چه عرش و چه فرش | که صد عالم ورای عرش و فرشی | |||||
| کنون روحانیان عرش را بین | چو سر بر خط نهاده انس و وحشی | |||||
| تویی سلطان مطلق در دوعالم | که خط دادندت انس و جان به خوشی | |||||
| ز بس کامد به نزدیک تو جبریل | شده چون دحیه الکلب قریشی | |||||
| چو اندر عالم جان اوفتادی | از آن بی سایه دایم میدرفشی | |||||
| چو دایم رحمة للعالمینی | بران جرم دو عالم را ببخشی | |||||
| نگردد مطلع بر نقش تو کس | که تو برتر ز نه طالق بنفشی | |||||
| چو تو برتر ز افلاکی بجز حق | که داند تا چه نوری و چه نقشی | |||||
| فسبحان الذی اسری بعبده | الی الملکوت و الجبروت کله | |||||