عطار (ترجیعات)/ساقی بشکن خمار جان را
ظاهر
ساقی بشکن خمار جان را | دریاب حیات جاودان را | |||||
کین یک دوسه روز عمر باقی است | از دست مده می مغان را | |||||
وان دم که تهی شود صراحی | بفروش به جرعهای جهان را | |||||
در فصل بهار و موسم گل | بی عشق مدار عاشقان را | |||||
ای آنکه نخواندهای تو هرگز | از لوح درون خط روان را | |||||
فردا که بپرسش اندر آرند | در مجلس حشر صوفیان را | |||||
ما مست شراب جام ساقی | گوییم حدیث این بیان را | |||||
ما صوفی صفهی صفاییم | بیخود ز خودیم و از خداییم |