عطار (بیان وادی طلب)/دید مجنون را عزیزی دردناک
ظاهر
| دید مجنون را عزیزی دردناک | کو میان ره گذر میبیخت خاک | |||||
| گفت ای مجنون چه میجویی چنین | گفت لیلی را همیجویم یقین | |||||
| گفت لیلی را کجا یابی ز خاک | کی بود در خاک شارع در پاک | |||||
| گفت من میجویمش هر جا که هست | بوک جایی یک دمش آرم به دست | |||||