پرش به محتوا

شرق/شماره اول (۱۳۰۹)/کتاب تمدن قدیم

از ویکی‌نبشته

کتاب تمدن قدیم

خورشید میتابد و از این چشمهٔ روشنائی بذرات موجودات فروغ میرسد باغ و بوستان، دشت و صحرا. توانگر و گدا هر چیزی و هرکسی را از آفتاب نصیبی است اما مکانی در بسته را از چنین نعمتی بیدریغ بهره نیست. در این‌جا ظلمت، ظلمت وحشتناک هست. و لیکن اگر روزنی پیدا شود میتوان بعدد شعاعی چند تاریکی را دید. انسان از تاریکی گریزان است، درون را بزرگتر میکند و تاریکی خود میگریزد. هر کتابی روزنی است که خورشید حقیقت را از آن نظاره باید نمود.

جای گریه است بر این مملکت که اختران تابنده‌اش افول کرد و دیگر روی ننمود اما هنوز در آفاق دور ستارگانی هستند که مانند خورشید فروغ بخشی و پرتوافکنی دارند اگر عکسی از آنها در برابر ما جلوه‌گر شود لا اقل سایه حقیقت را میتوانیم دید. ما در گوشه‌ای نشسته در را بروی خود بسته‌ایم و جز ظلمات چیزی نمی‌بینم و گمان میبرم که دنیا را در دریای تاریکی فرو برده اند اما در بیرون این کلبهٔ تیره و تار روشنهائیهاست. یک در باز کنیم تا با یک عالم نور و حقیقت آشنا شویم. امسال در اوائل سال یک روزن امید پیدا شد یک کتاب بزرگ که از شاهکاری جاویدان انسانی است بزبان فارسی انتشار یافت «تمدن قدیم» تصنیف فوستل دوکولانژ فرانسوی مجموعه‌ایست که ثمره عمرها زحمت و تحقیق و تتبع است. در سرزمینی که داستان دوبل گابریل، شوالیه فوبلاس، مانند اینها خریدار دارد اگر کتابی پر مغز، رساله‌ای علمی و اخلاقی ترجمه شود مایهٔ شادمانیهاست. در مقدمه‌ای که آقای فلسفی مترجم «تمدن قدیم» نگاشته‌اند مینویسند که فوستل دو کولانژ ده سال رنج برد تا چنین یادگار پایداری را بوجود آورد بعقیده این‌جانب باده سال کار نمیتوان باین پایه و اساس کتابی نوشت. این اثر تاریخی و ادبی که آفریده فکر باریک محققی عالیمقام مانند کولانژ است با ده سال مطالعه و امعان نظر بوجود نمی‌آید.

سه هزار و ششصد و شصت روز برای تدوین کتاب تمدن قدیم که آنرا باید «بنیان تاریخ» نامید کافی نیست این کتاب عصارهٔ تحقیقات و مطالعات علما و دانشمندان بزرگ است که پس از مقایسات و جرح و تعدیل و خرده‌بینیهای فوستل دو کولانژ فی المثل برای تأیید یک اصل تاریخی یا اثبات یک نکته تا معین اجتماعی در این مجوعه گرده آمده است. پس بهتر آنست که بگوئیم نتیجهٔ سالها و قرنها جستجو و کاوش و خلاصه جمیع اسناد تاریخی و آثار مورخین و فضلا در باب تمدن قدیم و سیر طبیعی افکار و عقاید بشری همین کتاب «تمدن قدیم» است در آن ابهام و اجمال نیست هرچه هست صریح و روشن است، خوانندهٔ دقیق درمی‌یابد که هر جمله این کتاب با چه تفکرات و پس از چه مطالعات و مراجعات نوشته شده. اگر میخواهید عقاید بشر را دربارهٔ روح و مرگ بدانید فصل اول از کتاب اول را بخوانید تا بدانید انسان در ایام پیشین برای دریافت این دو مسئله بی‌جواب چه راهها پیموده و بچه سنگلاخها و چاهها افتاده است. در فصل دوم باین جا مدرسه که آدمیزاد بیچارهٔ بینوا خود گرسنه و برهنه بود و برای مردگان نان و شراب و جامه میبرد و زیر خاک نهان می‌کرد و خویشتن بر روی خاک بی‌آب و بی‌نان جان می‌سپارد. در فصل سوم آتش مقدس و در فصل چهارم مذهب خانوادگی را شرح میدهد و کتاب اول ختم میشود. کتاب دوم کتاب خانواده است. در آن مراسم عروسی و ازدواج و طلاق و پسر خواندگی و قیومت و قرابت و حق تملک و وراثت و حدود قدرت پدر و ترتیب زنگانی اشراف و عامهٔ ناس با عباراتی هرچه واضحتر بیان شده است در کتاب سوم از شهر و کیفیت تشکیل آن و وطن‌پرستی و ظهور قانون سخن میراند فی الجمله کتاب چهارم کتاب انقلاب و کتاب پنجم کتاب زوال حکومت مدنی است. افسوس که من نمیتوانم با این چند سطر چنانکه باید این کتاب نفیس را تعریف و توصیف کنم. برای فهم و ادراک آن باید با دقت و تأمل صفحاتش را از مقابل چشم گذراند دوازده صفحه از پانصد و سی صفحه این کتاب مقدمه‌ای است بقلم آقای فلسفی که بترجمهٔ «تمدن قدیم» خدمت بزرگی بعالم ادبیات فارسی کرده‌اند و دیگر ترجمهٔ حال مصنف آنست که آقای نفیسی نگاشته‌اند

گذشته از رنج فراوانی که آقای فلسفی در ترجمه این رسالهٔ گرانبها کشیده‌اند برای آسانی کار خوانندگان اسامی خاص و اصطلاحات کتاب را جمع آورده فرهنگی ساخته بآخر کتاب افزوده‌اند و از این راه خدمتی دیگر انجام داده‌اند. سعدی استاد بزرگ گفت مشک آنست که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید. من عطار نیستم کهم چیزی بگویم و لکن ترجمه کتاب تمدن قدیم مشگی است از تمجید بی‌نیاز که خود میبوید و در فضای علم و ادب دماغ عشاق حقیقت و معرفت را معطر میکند و امید است که آقای فلسفی باین ذوق و سبک مطلوبی که در ترجمه دارند خواستاران و مشتاقان ادبیات و معارف اروپائی را همیشه بترجمه آثار نویسندگان بزرگ فرنگستان خوشدل سازند.