شرق/شماره اول (۱۳۰۹)/هرشل-لوریه-لول

از ویکی‌نبشته

هرشل-لوریه-لول

بطلمیوس و قدماء سیارات را محدود به هفت عدد میدانستند چه از نقاط درخشنده آسمان فقط قمر و عطارد و زهره و آفتاب و مریخ و مشتری و زحل را می‌دیدند که تغییر مکان در آسمان می‌دهند و برای حرکات آنها افلاکی توهم کرده و از راه اختلاف منظر ترتیب افلاک را قائل بودند و فلک زحل را بالاتر از همه سیارات میدانستند زیرا که اختلاف منظر آن از همه کوچکتر بدست آمده بود و قمر را نزدیکترین همه سیارات بزمین که مرکز عالم توهم شده بود می‌دانستند چونکه اختلاف منظرش از همه زیادتر است و غیر از طریق رصد اختلاف منظر قدما را طرق دیگر برای فرض تنظیم افلاک هست.

قدماء برای سیارات رجعت و استقامت و اقامت قائل بودند چه می‌دیدند که سیاره گاهی متوالی در مقابل صور آسمانی سریع حرکت میکند و گاهی بطی‌تر تا آنکه تقریبا متوقف میشود سپس برخلاف توالی از مشرق بمغرب رجعت مینماید و برای حل اینمشکل قائل به افلاک متعدده برای هر سیاره شدند تا آنکه بتوانند محاسبات مشخصات آن سیاره را به برهان ریاضی بدست آورند.

پس از آنکه در قرن ۱۶ مسیحی کپرنیک حرکت زمین و مرکز بودن شمس را ثابت نمود و تیکو براهه شبه بیضی بودن مدارات را آورد و در تعقیب آن کپلر قوانین حرکت سیارات را تدوین ساخت و گالیه موفق باختراع دور بین فلکی گشت و نیوطن قانون جاذبه عمومی را ابداع نمود بیشتر دقت در اجرام سماوی مطمح نظر علماء گردید.

تا آنکه تصفح اوراق دیوان علم را روزگار به هرشل منجم آلمان (۱۸۲۲-۱۷۳۸) واگذار نمود وی در حرکات زحل اغتشاشی دید و رجعت آنرا در تحت رصد و دقت آورد چون فرض افلاک متعدده را باطل میدانست و قانون جاذبه را هم در تمام سیارات عمومی میدید معتقد شد که باید مرکز جذبی در ماوراء مدار زحل در خانواده شمسی باشد که آن اهتزاز و تغییر در حرکت زحل انداخته و راه آنرا که از مغرب بمشرق در مقابل صور سماوی است تغییر داده بعکس راجع ساخته است مدتها در حل اینمعما بود و موافق فرمول جاذبه محل آنرا در موضعی از آسمان فرض نمود و شروع به تفتیش بوسیله دوربینی که خود تکمیل نموده بود کرد تا شب ۱۳ مارس ۱۷۸۱ آنرا رؤیت کرد و جرمی دید که مانند سیارات نورش ساکن و بی‌چشمک است و چون چندی مراقبت کرد دید که محل خود را در مقابل صور فلکی از مغرب بمشرق تغییر میدهد.

هرشل آن سیاره را اورانوس نام نهاد و یک سیاره بر اعضا خانواده شمسی اضافه شد و سیارات اصلیه بترتیب:عطارد-زهره-زمین مریخ-مشتری-زحل-اورانوس گردیدند.

کارلین (۱۸۴۸-۱۷۵۰) خواهر هرشل منجمه شهیره در اکتشافات برادرش شریک و سهیم است.

یازده سال قبل از مرگ هرشل یعنی در سال ۱۸۱۱ لوریه بعرصه وجود آمد که هنوز چراغ عمر عالم پیری مثل هرشل خاموش نشده بود که روزگار برای فروغ زمین لوریه را اهداء کرد چنانکه خاقانی گوید:

در فلان تاریخ دیدم کز جهان چون فرو شد بهمن اسکندر بزاد بو حنیفه اول شب درگذشت شافعی آخر شب از مادر بزاد چون فلک دور سنائی در نبشت آسمان چون من سخن گستر بزاد لوریه منجم جوان فرانسه بعد از هرشل متوجه بر صد اورانوس گشت-لوریه حرکت اورانوس را نیز مانند زحل مغشوش میدید و نیز غیر از اغتشاش حاصل بواسطه جذب اورانوس در زحل اثر جذب دیگری را هم مشاهده مینمود که در حرکت زحل مؤثر است

لوریه با یقین بوجود قوه جاذبه و قانون نیوطن حدس سیاره دیگری در وراء مدار اورانوس زد و بمحاسبات دقیقه پرداخت و موضع آنرا در آسمان تشخیص داد و نتیجه محاسبات خود را اعلام داشت.

تا در شب ۲۳ سپتامبر ۱۸۴۶ که عمر عالم جوان فرانسه به ۳۵ سال رسیده بود آن سیاره دیده شد و آنرا نپطون نام نهادند.

مسیوگال منجم آلمان و مسیو آدامس منجم انگلیس نپطون را در برلن و لندن مشاهده کردند.

لوریه یک عضو بر اعضاء فامیل شمسی اضافه کرد و علاوه بر نپطون لوریه تحقیقی در حرکت عطارد کرد و بالنتیجه قائل شد بوجود سیاره دیگری میان مدار عطارد و آفتاب و آنرا و و لکن نام نهاد.

و و لکن بواسطه قرب بآفتاب که در تحت شعاع آن است مرئی نمیشود ولی عبور آنرا بروی قرص آفتاب دیده‌اند.

در هر صورت لوریه در سال ۱۸۷۷ درگذشت اینعالم بزرگ در رصدخانه پاریس اشتغال بآموختن علوم رصدی به شاگردان خود بود و یکی از آنان که از ایران بود مرحوم میرزا محمودخان قمی مشاور الملک است که در فن ریاضی عالی و نجوم زحمتی بسزا کشیده ولی متاسفانه در زمان وی استفاده علمی از ایشان نشد.

از لوریه نقل میکنند که آنچه به او شاگردان اصرار میکردند که سیاره مکشوفه را با دوربین مشاهده نماید میگفت نزد من بر روی کاغذ وجودش ثابت است شماها به بینید.

باز از جهة تاریخ تذکر می‌دهد که تولد انشتین افتخار مملکت آلمان دو سال بعد از وفات لوریه بعمل آمد که باز دهر نخواست روی زمین را بی‌فروغ و نور بگذارد چه علماء چراغهای نورانی عالم ظلمانی جهان میباشند.

از سی سال قبل تا امسال در محافل علمی بحث وجود سیاره دیگری بود ولی چون هنوز نپطون از زمان کشف تاکنون گردش خود را یکمرتبه بدور آفتاب تمام نکرده و نیز وسائلی در دست‌رس نبود وجود سیاره دیگر فقط فرض بود.

تا آنکه پی کرینک در امریکا شروع بجستجوی آن وقت در حرکت نپطون و اهترازات اورانوس نمود و گی‌یو در فرانسه ولو در دانمارک در تعقیب این ارصاد بودند و ابعاد آنرا تقریبا حدس زده بودند.

لو در سال ۱۹۱۶ مسیحی قبل از فوتش رساله در اینموضوع نوشته است ولی موفق بکشف آن نگردید تا آنکه در ۱۳ مارس ۱۹۳۰ لول منجم امریکائی که تعقیب اینموضوع را مینمود بکشف آن موفق گشت.

لول در شهر فلاگستاف امریکا که در ارتفاع ۲۲۱۰ متری دریا واقع است سیارهٔ جدیدی را در مجاورت کوکب دلتای صورت جوزا یافت و آن درست مقدم بر شعرای مانی و صورت جبار است.

لول برحسب قانون جاذبه دید اورانوس حرکت مغشوشی از خود بروز میدهد که خارج از تأثیر نپطون است و در حال هم نپطون را حرکت دیگری است و از روی محاسبات جز اثقال سماوی موضع سیاره دیگری را در محلی از آسمان تعیین نمود و عکس قطعهٔ از آسمان که سیاره ماوراء نپطون در آنست برداشته شد.

چون مدتی بود حدس وجود این سیاره زده می‌شد آن را بنام پلوطن نام گذارده بودند تا حال به آن‌چه اسمی بگذارند نور این سیاره تا زمین مدت ۶ ساعت و ۷ دقیقه میرسد و در ماه اکتبر ۱۹۳۱ با مشتری نزدیک خواهد بود.

از ذکر ابعاد سیاره ماوراء نپطون و فرمولهای ریاضی که برای کشف آن بکار رفته در اینمحضر صرف‌نظر کرده برای جای مفصلی میگذرم.

خلاصه هرشل و لوریه و لول سه سیاره بر خانواده شمسی اضافه نمودند بطوریکه رود مینویسد و برژه در کتاب آسمان شرح میدهد سیاره را و لکن را X و سیاره ماوراء نپطون را Y نشان داده است.

مملکت امریکا نیز در این قسمت زمان علاوه بر داشتن علماء بزرگ و یک نفر شخصی مانند ادیسون که از نور فکرش سطح زمین روشن است موفق بافتخار جدیدی بوسیله وجود لول گردید.

مملکت ما ایران در اثر تمدن اسلام دارای علماء بزرگی بود که در عصر خود هریک مقام بزرگان علماء عصر حاضر را داشتند.

ایران سرزمینی است که وطن بوعلی سینا-فارابی-خیام فردوسی-سعدی-حافظ-غیاث الدین جمشید-نصیر الدین طوسی ملا صدرا وعدهٔ از فلاسفه بزرگ است که نامشان چون کواکب درخشان در شب‌های تیره و تار انقلابات اجتماعی ایران در آسمان پر افتخار مملکت‌مان میدرخشد بدرخشندگی که تا ابد محو نخواهد شد.

۱۰ رجب ۱۳۴۹ قمری - ۱۰ آذر ۳۰۹ شمسی

سید جلال‌الدین طهرانی