پرش به محتوا

شرح حال رجال ایران/الله‌وردی‌خان توپچی‌باشی

از ویکی‌نبشته

اللهوردی الله‌وردی خان توپچی‌باشی (امیر توپخانه یا رئیس توپخانه) که در زمان ما او را فرمانده توپخانه میگویند پسر قاسمعلی‌خان بهارلو مدتی در اوائل ثلث آخر سلطنت ناصرالدینشاه سرتیپ اول و میرپنج و رئیس توپخانه بود و در اوایل جمادی‌الاولی سال ۱۳۰۴ هـ. ق. درگذشت نائب‌السلطنه کامران‌میرزا برای استفاده از اموال او زن او را توقیف کرد و صریحاً[۱] گفت که باید از ماترک او هفتاد هزار تومان به من داده شود و بعد فتحعلیخان پسر یکسال و نیمه خود را بجای او با نیابت محمد صادق خان قجر شامبیاتی امین نظام رئیس توپخانه کرد. و پس از مدتی که گذشت نیابت را از امین نظام گرفته به آقا رضاخان اقبال‌السلطنه داد.[۲] و نظرش از انتصاب پسر یکسال و نیمه خود بریاست توپخانه این بود که تمام بودجه توپخانه را بجهت خود اختصاص دهد چون این خبر جزء انتصابات بود قرار شد که انتصاب مزبور در روزنامه دولتی درج شود و چون معمول بر این بود که مندرجات روزنامه را قبلا بنظر شاه میرساندند و هر چه را که تصویب میکرد در روزنامه درج میشد از آن جمله خبر انتصاب فتحعلیخان[۳] کودک یکسال و نیمه نائب‌السلطنه به سمت امارت توپخانه بود ناصرالدینشاه به محض اینکه خبر مزبور را برایش میخوانند بوزیر انطباعات سخت پرخاش کرده میگوید این چه خبری است که میخواهید آنرا در روزنامه درج کنید وقتیکه فرنگی‌ها بخوانند و از قضیه مسبوق شوند به ما چه خواهند گفت هیچ وقت نباید این قبیل اخبار را در روزنامه درج نمود و انتشار داد. ناصرالدینشاه این را میگوید لکن خودش فراموش کرده بود که رکن‌الدین میرزا پسر فروغ‌السلطنه (جیران) زن بسیار سوگلی خودش را در یکسالگی رئیس توپخانه مبارکه کرده بود[۴]. او هم نظرش از این انتصاب این بود که بودجه توپخانه مبارکه! خرج فروغ‌السلطنه و اعوان و انصار او شود. همیشه اگر خود شاه مرتکب اعمال خلاف رویه و قانون نشود زیردستانش هرگز جرأت ارتکاب بخلافکاری نخواهند شد چون شاه پول بگیر و سودجو است صدراعظمش هم پول بگیر و سودطلب میشود صدراعظم که چنین بود وزراء هم چنان خواهند بود و قس‌علی‌ذلک فعلل و تفعلل تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل... چه خوب فرموده است سعدی :

  اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی بر آورند غلامان او درخت از بیخ  
  به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد زنند لشکریانش هزار مرغ به سبخ  

خلاصه با توقیف کردن زن و خلع درجه کردن فرزندانش (محمد تقی خان سرتیپ و غیره) از مناسبی که داشتند. بالاخره نائب‌السلطنه سه هزار تومان برای خود و شاه گرفت و زن الله‌وردیخان را آزاد نمود. محمدحسنخان اعتمادالسلطنه در یادداشتهای روزانه (خطی) خود در این باب چنین مینویسد: «دوشنبه ۶ جمادی‌الاولی ۱۳۰۴: الله‌وردیخان توپچی باشی چهار روز قبل فوت شد امارت توپخانه به فتحعلیخان بچه یکسال و نیمه نائب‌السلطنه داده شد با نیابت محمدصادق‌خان امین‌نظام معروف است که زن الله‌وردیخان را روز دوم شوهرش خانه نائب‌السلطنه بردند هفتاد هزار تومان از او خواسته بودند نداده بود مادر نائب‌السلطنه (منیرةالسلطنه) گفته بود پنج هزار تومان بده شاید بهمین بگذرد قبول نکرده بود خانه آمده سوم شوهر را برگذار کرده مجدداً حسب‌الامر شاه او را خانه نائب‌السلطنه بردند حبس است و پول میخواهند تا بعد چه شود، و نیز می‌نویسد: «یکشنبه ۱۲ جمادی الاولی ۱۳۰۴: امشب مسوده اخبار دربار روزنامه دولتی را که باید بنظر شاه برسانند بعد طبع نمایند بنظر مبارک رساندم از اعطای منصب امارت توپخانه به پسر یکسال و نیمه نائب‌السلطنه بر آشفتند که این ها چه است در روزنامه مینویسند فرنگی‌ها بما چه میگویند که بچه دوساله امیر توپخانه باشد. همچنین مینویسد: «چهارشنبه ۱۵ج۱-۱۳۰۴: زن الله‌وردیخان که خانه نائب‌السلطنه حبس بوددیناری نداده است پسرهای او را از مناصبشان خلع نمودند سهام‌الدوله نوری[۵] که متمولترین امراء عسکریه است بعد از این تفصیل تمام مایملک خود را وقف کرد مردم از این کارها خیلی بد میگویند». و نیز مینویسد: «جمادی‌الثانیه ۱۳۰۴: «شنیدم کار ورثه الله‌وردیخان بدادن سه هزار تومان بشاه و نائب‌السلطنه بخیر گذشت».


  1. در زمان سلطنت ناصرالدین شاه معمول بر این بود که صدراعظمها – وزراء – ولات – حکام – تجار – متمولین و مالکین درجه اول که می‌مردند و شاه هم بخوبی میدانست و اطلاع داشت که همگی از راه‌های نامشروع دارائی زیاد برای خود جمع‌آوری کرده و متمول شده بودند و بنا بگفته شاعری:
      زر نباریده ز آسمان بسرش یا خودش دزد بوده یا پدرش  

    شاه از ماترک آنان چیزی برای خود از ورثه میگرفت نائب‌السلطنه کامران میرزا هم چون وزیر جنگ و رئیس کل قشون ظفرنمون! دولت علیه از توپخانه و قورخانه و زنبورکخانه و افواج قاهره! و سواره منصوره و پیاده نظام و خارج نظام بود تا بعین زیر اداره او از قبیل رئیس توپخانه – قورخانه (تخشائی ارتش) – رئیس قشون – رئیس فوج – سرتیپ – امیر تومان (سرلشگر) – سردار (سپهبد) امیر نویان (آرتشبد) و غیره که می‌مردند او هم از ارثیه آنان برای خود لفت و لیثی میکرد حکام هم کم و بیش در ولایات میکردند اما ظل‌السلطان طور دیگری عمل میکرد او صبر نداشت و منتظر نمیشد که آن متمول بمرگ خدائی بمیرد و بعد چیزی از اموال او تصاحب کند این شاهزاده معمولش این بود که آن شخص متمول را به نحوی از انحاء میکشت و بعد فوراً تمام دارایی او را متصرف میشد.

  2. معاوضه با گرفتن رشوه صورت گرفت.
  3. فتحعلیخان یا صحیح‌تر فتحعلی میرزا از سرورالدوله دختر سلطان مراد میرزاحسام‌السلطنه زن اول کامران میرزا میباشد در سال ۱۳۰۲ هـ.ق. متولد و در سال ۱۳۰۸ هـ.ق. در سن شش سالگی درگذشت کودک مزبور زیاده از حد طرف علقه و محبت کامران میرزا بود و پس از مرگش مدتها بی‌تابی میکرد.
  4. رکن‌الدین میرزا امیر توپخانه در سن سه سالگی در ماه رجب ۱۲۷۴ هـ. ق. در گذشت.
  5. محمد ابراهیم خان نوری سهام‌الدوله که بعداً در سال ۱۳۰۶ هـ. ق. ملقب به نظام‌الدوله گردید.