شرح حال رجال ایران/اسمعیل آقا سمیتقو

از ویکی‌نبشته

اسمعیل اسمعیل آقا معروف به سمیتقو[۱] پسر محمد آقا و برادر کوچک جعفر آقای کرد از طائفه شکاک که پس از کشته شدن جعفر آقا بخدعه در

اسمعیل آقا معروف به سمیتقو

تبریز[۲]ایل شکاک بر دولت یاغی شد و اسمعیل آقا رئیس طائفه مزبور سالها زحمات و خسارات جانی و مالی فراوان به مملکت وارد آورد در مدت یاغی‌گری خود با دول همسایه و غیرهمسایه (روس و انگلیس و ترک و آلمان) ارتباط نزدیک داشت و آنها هر یک بنوبه خود او را تقویت می کردند. م. ق. هدایت که برای بار دوم مدت ۹ ماه حکومت آذربایجان را در سال (۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ هـ.ق.) داشته و اسمعیل آقا هم در آن موقع در حال یاغی‌گری و خودسری بوده است راجع بکمک ترک‌ها (عثمانی‌ها) باو در صفحه ۴۱۵ کتاب خاطرات و خطرات تألیف خود چنین مینویسد: «در سال ۱۳۳۶ هـ.ق. اسمعیل آقا خیال دستبردی بارومی (رضائیه کنونی) داشت دولت ظفرالدوله را با عده‌ای قزاق برای دفع او فرستاد عده مزبور در جنگ از او شکست خوردند. ترکها (عثمانیها) چهار توپ مسلسل و دو توپ صحرائی و هفتصد نفر عسکر و صاحبمنصب تحصیل کرده در آلمان باختیار او گذارده بودند توپهای او دورتر از توپهای ما میزد». بعد دولت سرهنگ ملک‌زاده[۳] با عده‌ای ژاندارم بجلو او فرستاد این عده پس از محاصره شدن همگی با فرمانده خود (ملک‌زاده) تسلیم شدند و سمیتقو پس از خلع ژاندارمها همه را کشت و فرمانده را رها کرد که بعداً دولت بوی ترفیع درجه بدهد در این باب شایعات زیادی در افواه بود که بین اسمعیل آقا و ملک‌زاده بوسیله بیگانگان تبانی صورت گرفته بوده است که بدون زد و خورد خود و افرادش تسلیم گردیدند پس از این افتضاح بلکه افتضاحات قوام‌السلطنه که بجای مشیرالدوله در سال (۱۳۰۱ خ.) نخست‌وزیر شد دستور داد که سامخان امیر ارشد حاج علی‌لو با سوارانش بطرف رضائیه فرستاده شود او هم رفت و در تسوج جنگ در گرفت و کشته شد در این کابینه رضاخان سردار سپه وزیر جنگ بود برای خلع سلاح ایلات اقدام شد و مقدم بر همه دفع شر اسمعیل آقا بود نظامیان بفرماندهی سپهبد امان‌الله میرزای جهانبانی موفق شدند که چهریق را در بیستم مرداد (۱۳۰۱ خ.) از تصرف سمیتقو در آورند و خودش بخاک ترکیه فرار کرد در سال ۱۳۰۷ خورشیدی از دولت تأمین خواسته بایران برگشت لکن در سی‌ام تیرماه (۱۳۰۹ خ.) کشته شد.


  1. کردها اسامی اشخاص را مرخم میکنند مثلا بجای اسمعیل آقا سمیتقو و نعمت‌الله نمو و ذوالفقار ذلفو میگویند.
  2. در سال ۱۳۲۳ هـ.ق. که نظام‌السلطنه حسین‌قلی‌خان مافی والی آذربایجان و مظفرالدین شاه سفر سوم خود را داشت بیهوده در اروپا میگذراند و محمدعلی میرزا ولیعهد در تهران بعنوان نایب‌السلطنه بود رؤسای ایل شکاک بعلت ضعف دولت و نبودن رجال کافی و کاردان و درست در رأس کار مانند همیشه یاغی بودند و بهیچوجه از اوامر دولت متبوع خود اطاعت نداشتند نظام‌السلطنه برای تأمین دادن بآنان قرآن مهر کرده و نزد آنها فرستاد و جعفر آقا بعنوان گروگان و مهمان به تبریز آمد و پس از چندی بخدعه در مجلس مهمانی نظام‌السلطنه، کشته شد و هفت نفر از کارمندان حکومتی بدست کسان جعفر آقا هلاک شدند. (م. ق. هدایت در صفحه ۲۶۶ کتاب خاطرات و خطرات در این باب مینویسد... «گفتند نظام‌السلطنه در اطاق مجاور داده بود چالی کنده بودند که در موقع حمله بجعفر آقا برای حفظ خود در آن پنهان شود کسان جعفر آقا ۱۷ نفر (در صفحه ۴۱۵ همان کتاب هفت نفر ذکر نموده است و باید این عده درست‌تر باشد) از اجزای حکومت را میکشند و فرار میکنند سالها است که اسمعیل آقا پسرش (پسرش اشتباه و برادرش درست است) در سرحد اسباب دردسر است و زحمتها بدولت وارد آورده است.
  3. رستم صولت...