پرش به محتوا

شرح حال رجال ایران/اسماعیل‌خان قشقائی

از ویکی‌نبشته

اسمعیل اسمعیل قشقائی صولت الدوله - سردار عشایر رئیس ایل قشقائی. (ایل قشقائی یکی از بزرگترین و بهترین ایلات ایران است که در ادوار مختلف بواسطه وطن‌خواهی و مبارزه با اجانب همیشه سپر بلا بوده و صدمات زیادی را دیده و بخود هموار کرده است) فرزند داراب خان در سال ۱۲۵۲ خورشیدی متولد و در اواخر سال ۱۳۱۱ خورشیدی در زندان قصر در گذشت. صولت‌الدوله در ایام جنگ بین‌المللی اول و پیش از آن و بلکه میتوان گفت که از ابتداء امر صفای زیادی با انگلیس‌ها نداشت و از آنان


چندان خوشش نمی آمد و باین جهت در رمضان ۱۳۳۶ هـ. ق. (خرداد ۱۲۹۷ خ. برابر با ۱۹۱۸ م.) به انگلیس‌ها اعلان جنگ داد و نظرش از این کار این بود که پلیس جنوب را که

اسماعیل‌خان صولت‌الدوله سردار عشایر


انگلیس ها خودسرانه در جنوب ایران زیر نظر و تعلیمات افسران انگلیسی تشکیل داده بودند بکلی از میان ببرد تا اینکه بیگانگان هیچگونه نفوذی در ایران نداشته باشند با آنان جنگ کرد لکن بمقصود و مراد خود نائل نشد و علتش هم این بود که حکومت وقت (کابینه وثوق‌الدوله) که دست‌نشانده بیگانه بود علاوه بر اینکه با او همراهی نداشت بر ضد او نیز بود و حتی او را هم محض رضای خاطر انگلیس‌ها از ریاست ایل برکنار نمود و ایل را بر علیه او شوراند و برادرش سردار احشتام را که متمایل به انگلیس‌ها بود بریاست ایل قشقائی معین و منصوب کرد. صولت‌الدوله با اینکه با سرسختی و دلیرانه جنگید لکن بجهاتیکه گفته شد شکست خورد و تلفات و خسارات زیادی را متحمل شد و بعد بواسطه کوشش خودش و تمایل شدید ایل قشقائی بوی دوباره در همین سال رئیس ایل شد و برادرش از ترس گرفتار شدن از فیروز آباد فرار کرد و نتیجه دشمنی و جنگش با انگلیس ها این شد که سرانجام از هستی ساقط گردید و در زندان قصر جان سپرد که گفته‌اند: ثبت است کرده‌های تو در نزد... در هر دور که خواهد ادا کند.

در دوره هشتم خودش از جهرم و پسرش محمد ناصرخان از طرف ایل قشقائی نماینده مجلس بودند. پس از فوت حسن مستوفی‌الممالک در تاریخ ۶ شهریور ۱۳۱۱ خورشیدی در یک مهمانی که خود سردار عشایر هم در آن مهمانی حضور داشته جنازه مستوفی را پس از غسل دادن و کفن کردن از اختیاریه شمیران به ونک برای دفن آوردند پس از انجام کار دفن کردن مستوفی هنگامیکه مشایعین از در باغ مقبره خارج میشدند که بخانه های خود بروند صولت‌الدوله و ناصرخان پسر بزرگش که هر دو نماینده مجلس و باصطلاح مصونیت قانونی داشتند بر خلاف نص صریح اصل دوازده قانون اساسی هر دو نفر دستگیر و در زندان قصر زندانی شدند و دو روز بعد یعنی ۸ شهریور ۱۳۱۱ خ. بموجب لایحه‌ای که علی منصور وزیر کشور وقت تهیه و تنظیم نموده و به مجلس داد بدون هیچ گفتگویی باتفاق آراء بتصویب رسید و از هر دو نفر که در زندان بسر میبردند سلب مصونیت شد. از ابتداء دوره‌های مجلس شورای ملی تا این تاریخ این اولین سلب مصونیتی بود که از نماینده مجلس بعمل آمد. یکبار دیگر هم