سنایی غزنوی (غزلیات)/ترا دل دادم ای دلبر شبت خوش باد من رفتم
ظاهر
ترا دل دادم ای دلبر شبت خوش باد من رفتم | تو دانی با دل غمخور شبت خوش باد من رفتم | |||||
اگر وصلت بگشت از من روا دارم روا دارم | گرفتم هجرت اندر بر شبت خوش باد من رفتم | |||||
ببردی نور روز و شب بدان زلف و رخ زیبا | زهی جادو زهی دلبر شبت خوش باد من رفتم | |||||
به چهره اصل ایمانی به زلفین مایهی کفری | ز جور هر دو آفتگر شبت خوش باد من رفتم | |||||
میان آتش و آبم ازین معنی مرا بینی | لبان خشک و چشم تر شبت خوش باد من رفتم | |||||
بدان راضی شدم جانا که از حالم خبر پرسی | ازین آخر بود کمتر شبت خوش باد من رفتم |