سنایی غزنوی (غزلیات)/ای ز خوبی مست هان هشیار باش
ظاهر
ای ز خوبی مست هان هشیار باش | ور ز مستی خفتهای بیدار باش | |||||
از شراب شوق رویت عالمی | گشته مستانند هان هشیار باش | |||||
گر مه میخواره خوانندت رواست | می به شادی نوش و بی تیمار باش | |||||
خویشتنداری کن اندر کارها | خصم بر کارست هان بر کار باش | |||||
گاه بزم افروز عاشق سوز باش | گاه صاحب درد و دردی خوار باش | |||||
زینهاری دارم اندر گردنت | زینهار ای بت بران زنهار باش | |||||
چون ز خصمان خویشتن داری کنی | دستبردی بر جهان سالار باش | |||||
هم چنین از خویشتن داری مدام | تا توانی سر کش و عیار باش | |||||
بر در دیوار خود ایمن مباش | بر حذر هان از در و دیوار باش | |||||
کار تو باید که باشد بر نظام | کارهای عاشقان گو زار باش | |||||
گر سنایی از تو برخوردار نیست | تو ز بخت خویش برخوردار باش |