سنایی غزنوی (غزلیات)/ای دیدن تو حیات جانم
ظاهر
ای دیدن تو حیات جانم | نادیدنت آفت روانم | |||||
دل سوختهای به آتش عشق | بفروز به نور وصل جانم | |||||
بیعشق وصال تو نباشد | جز نام ز عیش بر زبانم | |||||
اکنون که دلم ربودی از من | بی روی تو بود چون توانم | |||||
دردیست مرا درین دل از عشق | درمانش جز از تو می ندانم | |||||
بر بوی تو ز آرزوی رویت | همواره به کوی تو دوانم | |||||
تا گوش همی شنید نامت | جز نام تو نیست بر زبانم | |||||
تا لاله شدت حجاب لولو | لولوست همیشه بر رخانم | |||||
گلنای بهی شدم ز تیمار | وین اشک به رنگ ناردانم | |||||
شد خال رخ تو ای نگارین | شور دل و نور دیدگانم | |||||
ای عشق تو بر دلم خداوند | من بندهی عشق جاودانم | |||||
وصف تو شدست ماهرویا | از وهم برون و از گمانم | |||||
پیش آی بتا و باده پیش آر | بنشان بر خویش یک زمانم | |||||
از دست تو گر چشم شرابی | تا حشر چو خضر زنده مانم |