سنایی غزنوی (غزلیات)/ای جور گرفته مذهب و کیش
ظاهر
ای جور گرفته مذهب و کیش | این کبر فرو نه از سر خویش | |||||
جز خوب مگو از آن لب خوب | جز خوبی و لطف هیچ مندیش | |||||
تا دور شدی ز پیش چشمم | عشقت چه غم نهاده از پیش | |||||
هر ساعت صبر من بود کم | هر ساعت درد من بود بیش | |||||
از کیش و طریقتم چه پرسی | عشقست مرا طریقت و کیش | |||||
گفتم بزیم به کام با تو | هرگز نزید به کام درویش |