سنایی غزنوی (غزلیات)/از عشق روی دوست حدیثی به دست ماست
ظاهر
از عشق روی دوست حدیثی به دست ماست | صیدیست بس شگرف نه در خورد شست ماست | |||||
میدان مهر او نه به کام سمند ماست | درع وفای او نه به بالای پست ماست | |||||
دیریست تا به یادش می نوش میکنم | کس را نگفت او که فلان مرد مست ماست | |||||
با پاسبان کویش در خاک میرویم | هر چند فرق فرقد جای نشست ماست | |||||
چون مات برد ماست همه کس حریف ماست | وانجا که نیستیست همه عین هست ماست |