دیوان شمس/من پار بخورده‌ام شرابی

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(من پار بخورده‌ام شرابی)
  من پار بخورده‌ام شرابی امسال چه مستم و خرابی  
  من پار ز آتشی گذشتم امسال چرا شدم کبابی  
  من تشنه به آب جوی رفتم ماهی دیدم میان آبی  
  شیران همه ماهتاب جویند من شیرم و یار ماهتابی  
  از درد مپرس رنگ رخ بین تا رنگ بگویدت جوابی  
  جانم مست است و تن خراب است مستی است نشسته در خرابی  
  این هر دو چنین و دل چنینتر کز غم چو خری است در خلابی  
  یک لحظه مشو ملول بشنو تا باشدت از خدا ثوابی