دیوان شمس/مطربا نرمک بزن تا روح بازآید به تن
ظاهر
مطربا نرمک بزن تا روح بازآید به تن | چون زنی بر نام شمس الدین تبریزی بزن | |||||
نام شمس الدین به گوشت بهتر است از جسم و جان | نام شمس الدین چو شمع و جان بنده چون لگن | |||||
مطربا بهر خدا تو غیر شمس الدین مگو | بر تن چون جان او بنواز تن تن تن تنن | |||||
تا شود این نقش تو رقصان به سوی آسمان | تا شود این جان پاکت پرده سوز و گام زن | |||||
شمس دین و شمس دین و شمس دین می گوی و بس | تا ببینی مردگان رقصان شده اندر کفن | |||||
مطربا گر چه نیی عاشق مشو از ما ملول | عشق شمس الدین کند مر جانت را چون یاسمن | |||||
لالهها دستک زنان و یاسمین رقصان شده | سوسنک مستک شده گوید که باشد خود سمن | |||||
خارها خندان شده بر گل بجسته برتری | سنگها باجان شده با لعل گوید ما و من | |||||
ایها الساقی ادر کأس الحمیا نصفه | ان عشقی مثل خمر ان جسمی مثل دن |