دیوان شمس/عشق جانست عشق تو جانتر
ظاهر
عشق جانست عشق تو جانتر | لطف درمان وز تو درمانتر | |||||
کافریهای زلف کافر تو | گشته ز ایمان جمله ایمانتر | |||||
جان سپردن به عشق آسانست | وز پی عشق توست آسانتر | |||||
همه مهمان خوان لطف تواند | لیک این بنده زاده مهمانتر | |||||
بیتو هستند جمله بیسامان | لیک من بیطریق و سامانتر | |||||
عشق تو کان دولت ابدست | لیک وصل جمال تو کانتر | |||||
تیغ هندی هجر برانست | لیک هندی عشق برانتر | |||||
هر دلی چارپره در پی توست | دل ما صدپرست و پرانتر | |||||
دیدن تو به صد چو جان ارزان | عوض نیم جانم ارزانتر | |||||
گر چه این چرخ نیک گردانست | چرخ افلاک عشق گردانتر | |||||
همه ز افلاک عشق در ترسند | وان فلک در غم تو ترسانتر | |||||
شمس تبریز همتی میدار | تا شوم در تو من عجب دانتر |