دیوان شمس/صنما از آنچ خوردی بهل اندکی به ما ده
ظاهر
صنما از آنچ خوردی بهل اندکی به ما ده | غم تو به توی ما را تو به جرعهای صفا ده | |||||
که غم تو خورد ما را چه خراب کرد ما را | به شراب شادی افزا غم و غصه را سزا ده | |||||
ز شراب آسمانی که خدا دهد نهانی | بنهان ز دست خصمان تو به دست آشنا ده | |||||
بنشان تو جنگها را بنواز چنگها را | ز عراق و از سپاهان تو به چنگ ما نوا ده | |||||
سر خم چو برگشایی دو هزار مست تشنه | قدح و کدو بیارند که مرا ده و مرا ده | |||||
صنما ببین خزان را بنگر برهنگان را | ز شراب همچو اطلس به برهنگان قبا ده | |||||
به نظاره جوانان بنشستهاند پیران | به می جوان تازه دو سه پیر را عصا ده | |||||
به صلاح دین به زاری برسی که شهریاری | ملک و شراب داری ز شراب جان عطا ده |