دیوان شمس/روح زیتونیست عاشق نار را
ظاهر
روح زیتونیست عاشق نار را | نار میجوید چو عاشق یار را | |||||
روح زیتونی بیفزا ای چراغ | ای معطل کرده دست افزار را | |||||
جان شهوانی که از شهوت زهد | دل ندارد دیدن دلدار را | |||||
پس به علت دوست دارد دوست را | بر امید خلد و خوف نار را | |||||
چون شکستی جان ناری را ببین | در پی او جان پرانوار را | |||||
گر نبودی جان اخوان پس جهود | کی جدا کردی دو نیکوکار را | |||||
جان شهوت جان اخوان دان از آنک | نار بیند نور موسی وار را | |||||
جان شهوانیست از بیحکمتی | یاوه کرده نطق طوطی وار را | |||||
گشت بیمار و زبان تو گرفت | روی سوی قبله کن بیمار را | |||||
قبله شمس الدین تبریزی بود | نور دیده مر دل و دیدار را |