دیوان شمس/دوش همه شب دوش همه شب
ظاهر
دوش همه شب دوش همه شب | گشتم من بر بام افندی | |||||
آخر شب شد آخر شب شد | خوردم می از جام افندی | |||||
شیر و شکر را شمس و قمر را | مایه ببخشد نام افندی | |||||
نور دو عالم عشق قدیمی | دولت مرغان دام افندی | |||||
شیر روان شد خوش ز بیانش | شیر سیه شد رام افندی | |||||
کام ملوکان جایزه گیری | جایزه بخشی کام افندی | |||||
کعبه جانها روی ملیحش | پخته عالم خام افندی | |||||
گر الفی و سابق حرفی | محو شو اندر لام افندی | |||||
نور بود او نار نماید | خاص بود خود عام افندی | |||||
بس کن بس کن کس نتواند | که بگزارد وام افندی |