دیوان شمس/دل پردرد من امشب بنوشیده‌ست یک دردی

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(دل پردرد من امشب بنوشیده‌ست یک دردی)
  دل پردرد من امشب بنوشیده‌ست یک دردی از آنچ زهره ساقی بیاوردش ره آوردی  
  چه زهره دارد و یارا که خواب آرد حشر ما را که امشب می‌نماید عشق بر عشاق پامردی  
  زنان در تعزیت شب‌ها نمی‌خسبند از نوحه تو مرد عاشقی آخر زبون خواب چون گردی  
  دلا می‌گرد چون بیدق به گرد خانه آن شه بترس از مات و از قایم چو نطع عشق گستردی  
  مرا هم خواب می‌باید ولیکن خواب می‌ناید که بیرون شد مزاج من هم از گرمی هم از سردی