دیوان شمس/در شرابم چیز دیگر ریختی درریختی
ظاهر
در شرابم چیز دیگر ریختی درریختی | باده تنها نیست این آمیختی آمیختی | |||||
بار دیگر توبهها را سوختی درسوختی | بار دیگر فتنه را انگیختی انگیختی | |||||
چون بدیدم در سرم سودای تو سودای تو | آمدی در گردنم آویختی آویختی | |||||
طرههای مشک را دربافتی دربافتی | تارهای صبر را بگسیختی بگسیختی | |||||
تو اگر منکر شدی گویم نشان گویم نشان | مشک بر شعر سیه میبیختی میبیختی | |||||
ای قدح رخسار من افروختی افروختی | وی غم آخر از دلم بگریختی بگریختی |