دیوان شمس/جان جانی و جان صد جانی

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(جان جانی و جان صد جانی)
  جان جانی و جان صد جانی می‌زنی نعره‌های پنهانی  
  هر کی کر نیست بشنود وصفت نعل معکوس و خفیه می‌رانی  
  غیر احمق به فهم این نرسد عارت آید از این لت انبانی  
  سد پیش و پس تو این عارست که سرافراز و قطب خلقانی  
  چون گریزی از این فزون گردد کای فلان فارغست زین فانی