پرش به محتوا

دیوان شمس/به گوشه‌ای بروم گوش آن قدح گیرم

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(به گوشه‌ای بروم گوش آن قدح گیرم)
  به گوشه‌ای بروم گوش آن قدح گیرم که عاشق قدح و درد و خصم تدبیرم  
  خوش است گوشه و یا گوشه گشته‌ای چون من به هر چه باشد از این دو چو شهد و چون شیرم  
  چو آب و روغن با هر کی مرغ آبی نیست که زهره طالعم و شکر سکرتأثیرم  
  ز حلق من آن خواهم که شکر سکر کند دگر همه به تو بخشیدم ای بک و میرم  
  روم سری بنهم کان سری است باده جان که خفته به سر پراحتیال و تزویرم