دیوان شمس/برو برو که به بز لایق است بزغاله
ظاهر
برو برو که به بز لایق است بزغاله | برو که هست ز گاوان حیات گوساله | |||||
برو برو که خران گله گله جمع شدند | خر جوان و خر پیر و خر دو یک ساله | |||||
ز ناله تو مرا بوی خر همیآید | که خر کند به علف زار و ماده خر ناله | |||||
دماغ پاک بباید برای مشک و عبیر | گلولههای پلیدی برای جلاله | |||||
در آن زمان که خران بول خر به بو گیرند | زهی زمان و زهی حالت و زهی حاله | |||||
میا میا که به میدان دل خران نرسند | به صد هزار حیل میرسند خیاله | |||||
دلاله کیست بلیس این عروس دنیا را | عروس را تو قیاسی بکن ز دلاله | |||||
خموش باش سخن شرط نیست طالب را | که او ز اشارت ابرو رسد به دنباله |