پرش به محتوا

دیوان سلمان ساوجی/غزلیات/آمد به برج عاشقان، ماه مبارک منزلت

از ویکی‌نبشته

آمد به برج عاشقان، ماه مبارک منزلت
ای ماه مهر افزون من، بادا مبارک، منزلت

خلوت سرای چشم و دل، این شسته و آن، رفته‌ام
فرمای و بنشین، ای صنم، هر جا که می‌خواهد دلت

تو سرو باغ جنتی، از جوی جان بر خاسته
یا شاخ طوبی کاسمان، بنشاند در آب و گلت

من هودج عشق تو را، در جان و دل جا کرده‌ام
کاندر سرای آب و گل دانم، نگنجد، محملت

کردیم جان را منزلت، باشد که بر ما بگذری
بر ما گذر تا بگذریم، از آسمان، در منزلت

ای مایه شادی درا، روزی به اقبال از درم
باشد کزین غمها فرج، یابم به بخت مقبلت

دنیا ندارد حاصلی، غیر از حضور دوستان
گر دوست حاصل می‌شود، سلمان، بس است این حاصلت