دیوان حافظ/دادگرا تو را فلک جرعه کش پیاله باد

از ویکی‌نبشته

ایضاً له

  دادگرا ترا فلک جرعه کش پیاله باد دشمن دل سیاه تو غرقه بخون چو لاله باد  
  ذروهٔ کاخ رتبتت راست ز فرط ارتفاع راهروان وهم را راه هزار ساله باد  
  ای مه برج منزلت چشم و چراغ عالمی بادهٔ صاف دایمت در قدح و پیاله باد  
  چون بهوای مدحتت زهره شود ترانه‌ساز حاسدت از سماع آن محرم آه و ناله باد  
  نه طبق سپهر و آن قرصهٔ ماه و خور که هست بر لب خوان قسمتت سهل‌ترین نواله باد  
  دختر فکر بکر من محرم مدحت تو شد مهر چنان عروس را هم بکفت حواله باد[۱]  


  1. چنین است در خ (یعنی اینکه این قطعه در باب مقطّعات درج شده است)، ولی در نسخ متداوله این قطعه را بعلاوهٔ یکی دو سه بیت دیگر بر آن در جزو غزلیّات در باب دال درج کرده‌اند،–