دیوان حافظ/بیا که رایت منصور پادشاه رسید

از ویکی‌نبشته
۲۴۲  بیا که رایت منصور پادشاه رسید نوید فتح و بشارت بمهر و ماه رسید  ۱۸۵
  جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت کمال عدل بفریاد دادخواه رسید  
  سپهر دور خوش اکنون کند که ماه آمد جهان بکام دل اکنون رسد که شاه رسید  
  ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن قوافل دل و دانش که مرد راه رسید  
  عزیز مصر برغم برادران غیور ز قعر چاه برآمد به اوج ماه رسید  
  کجاست صوفی دجّال فعل ملحد شکل بگو بسوز که مهدیّ دین پناه رسید  
  صبا بگو که چها بر سرم در این غم عشق ز آتش دل سوزان و دود آه رسید  
  ز شوق روی تو شاها بدین اسیر فراق همان رسید کز آتش ببرگ کاه رسید  
  مرو بخواب که حافظ ببارگاه قبول  
  ز ورد نیم شب و درس صبحگاه رسید