دیوان حافظ/بخت از دهان دوست نشانم نمیدهد
ظاهر
۲۲۹ | بخت از دهان و دست نشانم نمیدهد | دولت خبر ز راز نهانم نمیدهد | ۱۷۷ | |||
از بهر بوسهٔ ز لبش جان همیدهم | اینم همی ستاند و آنم نمیدهد | |||||
مُردم درین فراق و در آن پرده راه نیست | یا هست و پردهدار نشانم نمیدهد | |||||
زلفش کشید باد صبا چرخ سفله بین | کانجا مجال باد وزانم نمیدهد | |||||
چندانکه بر کنار چو پرگار میشدم | دوران چو نقطه ره بمیانم نمیدهد | |||||
شکّر بصبر دست دهد عاقبت ولی | بدعهدی زمانه زمانم نمیدهد | |||||
گفتم روم بخواب و ببینم جمال دوست | ||||||
حافظ ز آه و ناله امانم نمیدهد |