در خدمت و خیانت روشنفکران/ضمیمه ششم
ضمیمه ششم
سخنرانی ۴ آبان ۱۳۴۳ قم حضرت خمینی
انا لله و انا الله راجعون من تأثرات خودم را نمیتوانم انکار کنم. قلب من در فشار است. این چند روز که مسائل ایران را شنیدم خوابم کم شده است. ناراحت هستم. قلبم در فشار است. با تأثرات قلبی روز شماری میکنم که چه وقت مرگ پیش میآید. ایران دیگر عید ندارد عید ایران را عزا کردند. (اشاره این عید البته که به چهارم آبان نیست، به ولادت حضرت زهر است که آن سال به این روز افتاده بود و نیز متوجه باشید که پس از هریك از جملات اول این گفتار صدای گریه شدید حضار از نوار ضبط صوت شنیده میشود. ) عزا کردند و چراغانی کردند. عزا کردند و دسته جمعی رقصیدند. ما را فروختند. استقلال مارا فروختند و بازهم چراغانی. کردند پایکوبی کردند اگر من به جای آنها بودم این چراغانی را منع میکردم. میگفتم بیرق سیاه بزنند بالای بازارها و خانهها. عزت ما پایکوب شد. عظمت ایران از بین رفت. عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونی به مجلس بردند که در آن اول ما را ملحق کردند به پیمان وین - وثانیاً الحاق کردند به پیمان وین مستشاران نظامی را که تماماً مستشاران امریکاییست با خانواده هاشان. با کارمندان اداریشان - با خدمهشان - با هر کس که به آنها بستگی دارد. اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند. اگر یك خادم امر یکایی یا اگر یك اشپز آمریکایی، مرجع تقلید شمارا وسط بازار ترور کند زیر پا منکوب کند پلیس ایران حق ندارد جلو او را بگیرد. دادگاه های ایران حق ندارند محاکمه کنند بازپرسی کنند باید برود امریکا. آنجا اربابها تکلیفش را معین کنند. دولت سابق این تصویب را کرده بود و به کسی نگفت. دولت حاضر آن تصویبنامه را چند روز پیش از این به مجلس برد و چند وقت قبل هم به سنا برد و با یك قیام وقعود مطلب را تمام کردند و باز نفسشان در نیامد.
در این چند روز این تصویبنامه را بردند به مجلس شورا و در آنجا صحبتهایی کردند - مخالفتهایی شد ـ بعضی از وکلای آنجا هم مخالفتهایی کردند. لکن مطلب را گذراندند. با کمال وقاحت گذراندند. دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد ملت ایران را از سگهای آمریکا پستتر کردند. اگر چنان که کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست از او میکنند و اگر شاه ایران یك سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست میکنند و اگر چنانکه یک آشپز امریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد بزرگترین مقام را زیر بگیرد هیچکس حق ندارد چرا؟ برای اینکه میخواستند وام بگیرند از آمریکا امریکا گفت باید این کار بشود. لابد اینطور است بعد از سه چهار روز وام دویست میلیونی ـ دویست میلیون دلاری - تقاضا کردند. دولت تصویب کرد دویست میلیون دلار در عرض پنج سال به دولت ایران بدهند و در عرض ده سال ۳۰۰ میلیون پس بگیرند میفهمید یعنی چه؟ دویست میلیون دلار - هر دلاری ۸ تومان - در عرض ۵ سال وام بدهند به دولت ایران برای نظام. و در عرض ده سال ۳۰۰ میلیون آنطور که حساب کردهاند - ٣۰۰ میلیون دلار از ایران پس بگیرند. یعنی ۱۰۰ میلیون دلار یعنی ۸۰۰ میلیون تومان از ایران بگیرند در ازای آن وام معضلك ایران خودش را فروخت برای این دلارها یعنی استقلال ما را فروختند. ما را از دول مستعمره حساب کردند ملت مسلمان ایران را پستتر از وحشیها در دنیا معرفی کردند. (تازه) در ازای وام دویست میلیونی ۳۰۰ میلیون دلار پس میدهند ما با این مصیبت چه بکنیم؟ روحانیون با این مصیبت چه بکنند؟ به کجا پناه ببرند؟ عرض خودشان را به چه مملکتی برسانند؛ سایر ممالك خیال میکنند که این ملت ایران است که خودش را آنقدر پست کرده. نمیدانند که این دولت ایران است این مجلس ایران است این مجلسی که ارتباطی به ملت ندارد؛ این مجلس سرنیزه است. این مجلس چه ارتباط به ملت ایران دارد؟ ملت ایران به اینها رأی نداده علمای طراز اول و مراجع بسیاریشان تحریم کردند انتخابات را ملت هم تبعیت کرد و به اینها رأی نداد. لكن امروز روز سرنیزه است که اینها را آورده روی کرسی نشانده. در یکی از کتابهای تاریخ که امسال بطبع رسید و به بچههای ما تعلیم میشود، بعد از اینکه مطالب دروغی را نوشته، آخرش نوشته که معلوم میشود قطع نفوذ روحانیت در رفاه این ملت مفید است. رفاه حال ملت به این است که روحانیون را از بین ببرند، همینطور است. اگر نفوذ روحانیون باشد نمیگذارد این ملت یك وقت اسیر انگلیس باشد یك وقت أسیر امریکا اگر نفوذ روحانیون باشد نمیگذارد که یك اسرائیل اقتصاد ایران را قبضه کند نمیگذارد که کالاهای اسرائیل در ایران بدون كمرك فروخته بشود. اگر نفوذ روحانیون باشد نمیگذارد که اینها سرخود یك همچو قرضۀ بزرگی را به گردن ملت بگذارند. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد این هرج و مرج که در بیت المال است. بشود. اگر نفوذ روحانیون باشد نمیگذارد که هر دولتی هر کاری میخواهد انجام بدهد. هر دولتی هر کاری میخواهد انجام بدهد که صد درصد به ضرر ملت. باشد اگر نفوذ روحانیون باشد نمیگذارد که مجلس به این صورت مبتذل در بیاید اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که مجلس با سرنیزه درست بشود تا این فضاحت ازش سر بزند. اگر نفوذ روحانیون باشد نمیگذارد که دختر و پسر با هم در آغوش هم کشتی بگیرند. چنانکه در شیراز شده است... (از اینجا دو جمله را برداشتم که بوی آخوند بازی میداد. درباره معلم مرد در مدرسه زنانه و به عکس این حرفها است که ارزش روحانیت را به عنوان رهبر مذهبی و اجتماعی میکاهد میبخشید.) اگر نفوذ روحانیون باشد توی دهن این مجلس میزند توی دهن این دولت میزند. و کلاً را از مجلس بیرون می. کند اگر نفوذ روحانی باشد تحمیل نمیتواند بشود كه یك عده وكلا بر سر نوشت مملکتی حکومت کنند اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارند که یک دست نشانده آمریکا این غلطها را. بکند. بیرونش میکنند از ایران نفوذ روحانی مضر به حال ملت است؟ نخیر مضر است به حال شما به حال شما خائنها، نه مضر به حال ملت. شما دیدید با نفوذ روحانی نمیتوانید هر کاری را انجام بدهید، هر غلطی را بکنید. حالا میخواهید نفوذ روحانی را از بین ببرید. شما گمان کردید که با صحنهسازیها میتوانید بین روحانیون اختلاف بیندازید؛ نمیشود. این باید به مرگ و در مرگ برای شما حاصل بشود. نمی توانید همچو کاری را انجام بدهید روحانیون همه با هم هستند... من تمام روحانیون را تعظیم میکنم من دست شما روحانیون را میبوسم (گریه حضار) اگر آن روز دست مراجع را بوسیدم امروز دست طلاب را هم میبوسم. من امروز دست بقال را هم میبوسم (گریه حضار) آقا من اعلام خطر میکنم. ای ارتش ایران
من اعلام خطر میکنم!ای سیاسیون ایران من اعلام خطر میکنم. ای بازرگانان ایران من اعلام خطر میکنمای علمای ایران، ای مراجع اسلام، من اعلام خطر میکنم. ای، فضلاای طلابای، مراجعای، آقایانای نجف، ای قم، ای مشهد، ای تهران، ای شیراز، من اعلام خطر میکنم. معلوم است زیر پرده چیزهایی است که ما نمیدانیم. در مجلس گفتند نگذارید پردهها بالا برود. معلوم میشود برای ما خوابهایی دیدهاند از این بدتر چه خواهند کرد؟ نمیدانم از اسارت بدتر چیست؟ از ذلت بدتر چیست؟ چه میخواهند با ما بکنند؟ چه خیالی دارند؟ این قرضه دلار چه به سر این ملت میآورد؟ این ملت فقیر ده ساله ۱۰۰ میلیون دلار ۸۰۰ میلیون تومان نفع پول به آمریکا بدهد و در عین حال ما را بفروشند برای یك همچو. کاری نظامیهای امریکا و مستشاران نظامی آمریکا چه نفعی برای شما دارند؟ آقا اگر این مملکت اشغال امریکا است پس چرا اینقدر عربده می کشید؟ پس چرا اینقدر دم از ترقی میزنید؟ اگر مستشاران نوکر شما هستند پس چرا از اربابها بالاترشان میگذارید؛ پس چرا از شاه بالاترشان میکنید اگر نوکرند مثل نوکرها با هاشان رفتار کنید اگر کارمند شما هستند مثل دول دیگر که با کارمندانشان رفتار میکنند شما هم عمل کنید اگر مملکت ما اشغال آمریکایی است، پس بگویید. پس ما را بردارید بریزید بیرون از این مملکت. چه میخواهند با ما بکنند؟ این دولت چه میگوید؟ این مجلس با ما چه کرد؟ این مجلس غیر قانونی این مجلس محرم با ما چه کرد؟ این مجلسی که به فتوای مراجع تقلید تحریم شده این مجلسی که وکیلش از ملت نیست. این مجلسی که به ادعا میگوید ما - ما - هی میگوید ما از انقلاب سفید آمدهایم! آقا کو این انقلاب سفید؟ پدر مارا در آوردند. آقا من مطلعم خدا میداند که من رنج می برم. من مطلعم از این دهات از این شهرستانهای دور افتاده از این قم بدبخت. من مطلعم از گرسنگی مردم. از وضع زراعت. مردم آقا فکری بکنید برای این مملکت فکری بکنید برای این ملت. هی قرض روی قرض بیاورید. هی نوکر بشوید. البته با نوکری دلار هم هست. اما دلارها را شما میخواهید استفاده کنید نوکریش را ما بکنیم اگر ما زیر اتومبیل رفتیم کسی حق ندارد به آمریکایی بگوید بالای چشمت، ابروست لكن شما استفادهاش را بکنید. مطلب اینطور است، نباید اینها را گفت! آن آقایانی که میگویند باید خفه شد، اینجا هم باید
خفه شد؟ اینجا هم باید خفه بشویم تا ما را بفروشند؟ ما خفه بشویم تا قرآن ما را بفروشند و الله گناهکار است کسی که داد نزند والله مرتكب كبیره است کسی که فریاد نکند. ای سران اسلام به داد اسلام. برسیدای علمای نجف به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید، رفت، اسلامای ملل، اسلامای سران اسلام ای رؤسای جمهور ملل اسلامیای سلاطین ملل، اسلامیای شاه ایران به داد خودت برس به داد همۀ ما برسید ما زیر چکمه امریکا برویم چون ملت ضعیفی هستیم و دلار نداریم آمریکا از انگلیس، بدتر انگلیس از امریکا بدتر، شوروی از هر دو اینها بدتر. همه از هم بدتر. همه از هم پلیدتر. اما امروز سر و کارمان با این خبیثها. است با آمریکاست رئیس جمهور امریکا بداند این معنی را که منفورترین افراد دنیا است امروز پیش ملت ما منفورترین افراد بشرست پیش ملت ما كه یك همچو ظلمی به ملت اسلام روا داشته است. امروز قرآن با او خصم است ملت ایران با او خصم. است دولت امریکا بداند این مطلب را که ضایعش کردند در ایران خراب کردند او را در ایران. برای مستشاران مصونیت میگیرند. بیچاره و کلاداد زدند: آقا از این دوستهای ما بخواهید که اینقدر به ما تحمیل نکنند، مارا نفروشند. ما را به صورت مستعمره در نیاورند اما که گوش داد؛ از پیمان وین یك ماده را اصلاً ذکر نکردند ماده ۳۲ اصلاً ذکر نشده من نمیدانم آن ماده چیست من که نمیدانم رئیس مجلس هم نمیداند و کلاً هم نمیدانند. نمیدانم چرا قبول کردند؟ چرا امضا کردند و تصویب کردند؟ عدهای اقرار کردند که ما اصلا نمیدانیم چیست آنها لابد امضا نکردند اما اینها بدتر از آنهای دیگرند. یك عده جهالاند اینها رجال سیاسی مارا، صاحب منصبان بزرگ مارا، رجال بزرگ سیاسی ما را یکی بعد از دیگری کنار میگذارند دیگر برای شما آبرو گذاشتهاند؟ برای نظام شما آبرو گذاشتهاند كه یك فراش امریکایی بریك ارتشبد ایرانی مقدم باشد؛ و یك آشپز امریکایی بریك ارتشبد ما مقدم بشود؛ در ایران دیگر برای شما آبرو باقی نماند. اگر من بودم استعفا میکردم. اگر من نظامی بودم استعفا میکردم. من این ننگ را قبول نمیکردم اگر من وکیل مجلس بودم استعفا میکردم. باید نفوذ روحانیون قطع بشود. باید برای آشپز آمریکایی، برای مکانیک امریکایی، برای اداره امریکایی، اداره فنیاش، کارمندان اداریاش، کارمندان فنیاش و خانواده
هاشان مصونیت باشد. لکن آقای قاضی در حبس باشد و آقای اسلامی را با دست بند این ور و آن ور ببرند. این خدمتگزاران اسلام این علمای اسلام در بند باشند. وعاظ اسلام در حبس باشند، در زندان باشند. طرفداران اسلام باید در بندرعباس حبس باشند برای اینکه اینها طرفداران روحانیت هستند. خوب. یا روحانی هستند یا طرفدار روحانیت تاریخ ایران درس به مردم داده است. طوری درس داده که معلوم میشود. معلوم شد که رفاه حال این ملت به این است که قطع نفوذ روحانی بشود. این یعنی چه؟ رفاه به این است که قطع ید رسول الله بر این ملت بشود؟ روحانیون که خودشان چیزی نیستند روحانیون هر چه دارند از رسول الله دارند. باید قطع ید رسول الله از این مردم. شود اینها این را میخواهند تا اسرائیل با راحتی هر کاری میخواهد بکند تا امریکا هر کاری میخواهد بکند. آقا تمام گرفتاریهای ما از این آمریکا است. تمام گرفتاریهای ما از اسرائیل است اسرائیل هم از آمریکا است. این وکلاً هم از آمریکا هستند این وزرا هم از آمریکا هستند. همه خریده آنهایند. اگر نیستند پس چرا نمیایستند در مقابل داد بزنند؟ من حافظهام حالا درست. نیست نمیتوانم مطلب را خوب بفهمم. من حالا در حال انقلاب هستم در یك مجلس از مجالس سابق که مرحوم مدرس در آن مجلس بود اولتیماتومی از دولت روس آمد به ایران که اگر به فلان قضیه عمل نکنید که حالا من آن تکه یادم نیست ما از فلان جا که یادم نیست، ظاهر قزوین به تهران میآییم و تهران را میگیریم. دولت هم فشار آورد به مجلس که باید این را تصویب کرد. یکی از مورخین امریکایی مینویسد که یک روحانی با دست لرزان آمد پشت تریبونایستاد و گفت آقایان حالا که بناست ما از بین برویم، چرا با دست خودمان از بین برویم؟ وارد کرد و مجلس به واسطۀ او جرأت پیدا کرد. رد کردند و هیچ غلطی هم نکردند اینها دیدند یك روحانی در مجلس بود. یك دولت قلدر شوروی را - روسیه سابق را - یك دولتی را که اولتیماتوم داده بود، یك روحانی ضعیف، یك مشت، استخوان رد کرد. آنها میبینند نباید روحانی باشد. قطع ید روحانی باید بکنند تا به آمال و آرزوهای خود برسند من چه بگویم؟ من آنقدر انباشته از مطالبم آنقدر مفاسد در این مملکت هست که من با این حالم با این سینهام. با این ضعفم نمیتوانم بگویم. نمیتوانم مطالبی را به مقداری که میدانم بعرض شما برسانم. لكن شما موظفید که به رفقایتان بگویید. آقایان موظفند ملت
را آگاه کنند علما موظفند ملت را آگاه کنند. مات موظف است که در این امر صدا در بیاورد. با آرامش عرض برساند از مجلس به مجلس اعتراض کند. به دولت اعتراض کند که چرا همچو کاری کردید؟ چرا ما را فروختید؟ مگر ما بنده شما هستیم؟ شما که وکیل ما نیستید. وکیل هم بودید اگر خیانت کردید به مملکت خود به خود از وکالت بیرون میروید این خیانت به مملکت است، خدایا اینها خیانت کردند به مملکت ما. خدایا، دولت به مملکت ما خیانت کرد، به اسلام خیانت کرد، به قرآن خیانت کرد و کلای مجلسین خیانت کردند؛ آنهایی که موافقت کردند با این امر وکلای مجلس سنا این پیرمردها و کلای مجلس شورا، آنهایی که رأی دادند، خیانت کردند به این مملکت اینها وکیل نیستند. دنیا بداند که اینها وکیل ایران نیستند. دنیا بداند که اینها وکیل ایران نیستند. اگر هم بود ندمن عزلشان کردم. اینها از وکالت معزولند تمام تصویبنامهها که از مجاس گذشته تمامش غلط است از اول مشروطه تا حالا، بر حسب نص قانون؛ قانون را قبول ندارند، بر حسب لفظ و برحسب نص قانون برحسب اصل دوم متمم قانون اساسی تا مجتهدین نظارت نکنند در مجلس قانون هیچی نیست کدام مجتهد نظارت میکند؟ حالا باید قطع کرد دست روحانیون را اگر پنج تا ملا توی این مجلس بود، اگر یک ملا توی مجلس بود، توی دهن اینها میزد و نمیگذاشت این کارها بشود. من به آنهایی که مخالفت کردند گفتم که آقا چرا خاك به سرت نریختی؟ چرا پا نشدید دست این مرد که را بگیرید؟ همین من مخالفم؟ هی تعارف و تملق؟ مخالفت این است که باید هیاهو کنید، باید بریزید وسط، مجلس به هم بپرید که نگذرد. این مطلب به صرف اینکه من مخالفم درست میشود؟ دیدید که نمیشود باید نگذارید که همچو مجلسی وجود پیدا کند. از مجلس بریزید. بیرون ما این قانون را که گذراندند - به اصطلاح خودشان قانون نمیدانیم. ما این مجلس را مجاس نمیدانیم ما این دولت را دولت نمیدانیم اینها خائناند به مملکت خائناند. خداوندا امور مسلمین را اصلاح کن. خداوندا دیانت مقدس اسلام را عظمت عنایت فرما. خداوندا اشخاصی را که خیانت میکنند به این آب و خاک، خیانت میکنند اسلام، خیانت میکنند به قرآن اینها را نابود کن والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته.
(حضرت خمینی به مناسبت همین سخنرانی در سیزدهم آبان ۱۳۴۳ به ترکیه تبعید شدند.)