خواجوی کرمانی (غزلیات)/یا رب این هدهد میمون ز کجا میآید
ظاهر
یا رب این هدهد میمون ز کجا میآید | ظاهر آنست که از سوی سبا میآید | |||||
بوی روح از دم جانبخش سحرمیشنوم | یا دم عیسوی از باد صبا میآید | |||||
از ختن میرسد این نفحهی مشکین که ازو | نکهت نافهی آهوی ختا میآید | |||||
میدهد نکهتی از مصر و دلم میگوید | کاین بشیر، از بر گمگشتهی ما میآید | |||||
تا که در حضرت شه نام گدا میراند | یا کرا در بر مه یاد سها میآید | |||||
در دلم میگذرد کاین دم جان پرور صبح | زان دو مشگین رسن غالیه سا میآید | |||||
این چه پردهست که این پردهسرا میسازد | وین چه نغمه ست کزین پردهسرا میآید | |||||
تاب آن سنبل پرتاب کرا میباشد | خواب آن نرگس پرخواب کرا میآید | |||||
آخر ای پیک همایون که پیام آوردی | هیچ در خاطر شه یاد گدا میآید | |||||
ما از آن خال بدین حال فتادیم که مرغ | دانه میبیند و در دام بلا میآید | |||||
خواجو ار اهل دلی سینه سپر باید ساخت | پیش هر تیر که از شست قضا میآید |