پرش به محتوا

خواجوی کرمانی (غزلیات)/هر کو بصری دارد با او نظری دارد

از ویکی‌نبشته
خواجوی کرمانی (غزلیات) از خواجوی کرمانی
(هر کو بصری دارد با او نظری دارد)
  هر کو بصری دارد با او نظری دارد با او نظری دارد هر کو بصری دارد  
  آنکو خبری دارد در بیخبری کوشد در بیخبری کوشد هر کو خبری دارد  
  شیرین شکری دارد آن خسرو بت رویان آن خسرو بت رویان شیرین شکری دارد  
  چون ما دگری دارد آن فتنه بهر جایی آن فتنه بهر جایی چون ما دگری دارد  
  هر کس که سری دارد جان در قدمش بازد جان در قدمش بازد هر کس که سری دارد  
  دل گر خطری دارد از جان خطرش نبود از جان خطرش نبود دل گر خطری دارد  
  مهر قمری دارد باز این دل هر جایی باز این دل هر جایی مهر قمری دارد  
  عزم سفری دارد از ملک درون جانم از ملک درون جانم عزم سفری دارد  
  آنکو هنری دارد از عیب نیندیشد از عیب نیندیشد آنکو هنری دارد  
  روشن گهری دارد چشمی که ترا بیند چشمی که ترا بیند روشن گهری دارد  
  خواجو نظری دارد با طلعت مه رویان با طلعت مه رویان خواجو نظری دارد