خواجوی کرمانی (غزلیات)/هر نسخه که در وصف خط یار نویسند
ظاهر
هر نسخه که در وصف خط یار نویسند | باید که سوادش بشب تار نویسند | |||||
در چین صفت جعد سمن سای نگارین | هر نیمشب از نافهی تاتار نویسند | |||||
ای بس که چو من خاک شوم قصهی دردم | صاحبنظران بر در و دیوار نویسند | |||||
باید که حدیث من دیوانهی سرمست | ارباب خرد بر دل هشیار نویسند | |||||
هرنکته که در سکه من نقش بخوانند | آنرا بطلا بر رخ دینار نویسند | |||||
شرح خط سبز تو مقیمان سماوات | هر شام برین پردهی زنگار نویسند | |||||
از تذکره روشن نشود قصهی منصور | الا که بخون بر ز بردار نویسند | |||||
گر در قلم آرند وفانامهی عشاق | اول سخنم بر سر طومار نویسند | |||||
هر جور که برما کند آن یار جفا کار | شرطست که یاران وفادار نویسند | |||||
آن قصه که فرهاد زدی جامهی جان چاک | رسمست که بردامن کهسار نویسند | |||||
مستان خرابات طربنامهی خواجو | بر حاشیهی خانهی خمار نویسند |