خواجوی کرمانی (غزلیات)/مرا ز مهر رخت کی ملال خواهد بود
ظاهر
مرا ز مهر رخت کی ملال خواهد بود | که عشق لم یزل و لایزال خواهد بود | |||||
در آن زمان که امید بقا خیال بود | خیال روی توام در خیال خواهد بود | |||||
از آنطرف که توئی گر فراق خواهی جست | ازین طرف که منم اتصال خواهد بود | |||||
نظر بفرقت صوری مکن که در معنی | میان لیلی و مجنون وصال خواهد بود | |||||
براستان که سرما چنین که در سر ماست | بر آستان شما پایمان خواهد بود | |||||
بهر دیار که محمل رود ز چشم منش | گذار بر سر آب زلال خواهد بود | |||||
چو قطع بعد مسافت نمیدهد دستم | کجا منزل قربت مجال خواهد بود | |||||
کسی که بر سر کوی تو باشدش حالی | ز خاک کوی تو صبرش محال خواهد بود | |||||
ز قیل و قال گذر کن که در چمن زین پس | حدیث بلبل شیرین مقال خواهد بود | |||||
بباغ بادهی گلگون چرا حرام بود | اگر بگلشن رضوان حلال خواهد بود | |||||
مکن ملامت خواجو که مهر او هر روز | چو حسن ماهرخان بر کمال خواهد بود |