خواجوی کرمانی (غزلیات)/ماه یا جنتست یا رخسار
ظاهر
ماه یا جنتست یا رخسار | شهد یا شکرست یا گفتار | |||||
آهوان صید مردمند و دلم | صید آن آهوان مردمدار | |||||
کار ما با ستمگری افتاد | که بجز قصد ما ندارد کار | |||||
گل صد برگ را بباید ساخت | فصل نوروز با نوای هزار | |||||
پیش عشاق لطف باشد قهر | نزد مشتاق فخر باشد عار | |||||
دل بی مهر کی شود روشن | مرغ بی بال کی بود طیار | |||||
چه زند عقل با تطاول عشق | چکند صید در کمند سوار | |||||
مرغ وحشی اگر عقاب شود | نکند کرکسان چرخ شکار | |||||
کامت از دار میشود حاصل | گام برگیر و کام دل بردار | |||||
نامهی نانوشته بیش مخوان | قصهی ناشنوده پیش میار | |||||
آتش دل بسوخت خواجو را | وقنا ربنا عذاب النار |