پرش به محتوا

خواجوی کرمانی (غزلیات)/طمع مدار که دوری گزینم از رخ خوب

از ویکی‌نبشته
خواجوی کرمانی (غزلیات) از خواجوی کرمانی
(طمع مدار که دوری گزینم از رخ خوب)
  طمع مدار که دوری گزینم از رخ خوب که نیست شرط محبت جدایی از محبوب  
  چو هست در ره مقصود قرب روحانی چه احتیاج بارسال قاصد و مکتوب  
  چو اتصال حقیقی بود میان دو دوست کجا ز یوسف مصری جدا بود یعقوب  
  توقعست که از عاشقان بیدل و دین نظر دریغ ندارند مالکان قلوب  
  چگونه گوش توان کرد بر خردمندان گهی که عشق شود غالب و خرد مغلوب  
  ز صورت تو کند نور معنوی حاصل دل شکسته که هم سالکست و هم مجذوب  
  ترا بتیغ چه حاجت که قتل جانبازان کنی بساعد سیمین و پنجه‌ی مخضوب  
  بیار جام و مکن نسبتم به زهد و ورع که من به ساغر و پیمانه گشته‌ام منصوب  
  ببخش بر من مسکین که از خداوندان همیشه عفو شود صادر و ز بنده ذنوب  
  دلا در ابروی خوبان نظر مکن پیوست ز روی دوست بحاجب چرا شوی محجوب  
  گهی که جان بلب آرد درین طلب خواجو کند بدیده‌ی طالب نگاه در مطلوب