خواجوی کرمانی (غزلیات)/طائر طوریم و خاک آستانت طور ماست
ظاهر
طائر طوریم و خاک آستانت طور ماست | پرتو نور تجلی در دل پر نور ماست | |||||
ما بحور و روضهی رضوان نداریم التفات | زانک مجلس روضهی رضوان و شاهد حور ماست | |||||
عاقبت غیبت گزیند هر که آید در نظر | وانک او غایب نگردد از نظر منظور ماست | |||||
پیش ما هر روز بی او رستخیزی دیگرست | و آه دلسوز نفیر و سینه نفخ صور ماست | |||||
ما بدار الملک وحدت کوس شاهی میزنیم | وین که بر زر مینویسد اشک ما منشور ماست | |||||
کردهایم از ملک هستی کنج عزلت اختیار | وین دل ویرانه گنج و نیستی گنجور ماست | |||||
آنک دایم در خرابات فنا ساغر کشد | در هوای چشم مست او دل مخمور ماست | |||||
تختگاه عشق ما داریم و از دار ایمنیم | زانک دار از روی معنی رایت منصور ماست | |||||
تا چو خواجو عالم رندی مسخر کردهایم | زلف ساقی دستگیر و جام می دستور ماست |