خواجوی کرمانی (غزلیات)/ساقیا ساغر شراب کجاست
ظاهر
ساقیا ساغر شراب کجاست | وقت صبحست آفتاب کجاست | |||||
خستگی غالبست مرهم کو | تشنگی بیحدست آب کجاست | |||||
درد نوشان درد را به صبوح | جز دل خونچکان کباب کجاست | |||||
همه عالم غمام غم بگرفت | خور رخشان مه نقاب کجاست | |||||
لعل نابست آب دیده ما | آن عقیقین مذاب ناب کجاست | |||||
تا بکی اشک بر رخ افشانیم | آخر آن شیشه گلاب کجاست | |||||
بسکه آتش زبانه زد در دل | جگرم گرم شد لعاب کجاست | |||||
از تف سینه و بخار خمار | جانم آمد بلب شراب کجاست | |||||
دلم از چنگ میرود بیرون | نغمهی زخمهی رباب کجاست | |||||
بجز از آستان باده فروش | هر شبم جایگاه خواب کجاست | |||||
دل خواجو ز غصه گشت خراب | مونس این دل خراب کجاست |