خواجوی کرمانی (غزلیات)/ز باد نکهت دو تات می‌جوئیم

از ویکی‌نبشته
خواجوی کرمانی (غزلیات) از خواجوی کرمانی
(ز باد نکهت دو تات می‌جوئیم)
  ز باد نکهت دو تات می‌جوئیم ز باده ذوق لب جان فزات می‌جوئیم  
  نسیم گلشن فردوس و آب چشمه‌ی خضر بخاک پات که از خاک پات می‌جوئیم  
  به جست و جوی تو عمری که نگذرد با دست گمان مبر که ز باد هوات می‌جوئیم  
  جفا مجوی و میازار بیش ازین ما را بدین صفت که بزاری وفات می‌جوئیم  
  اگر تو پیل برانی و اسب در تازی چگونه رخ ننهیمت چو مات می‌جوئیم  
  خطا بود که نجوئی مراد خاطر ما چرا که ما نه ز راه خطات می‌جوئیم  
  علاج درد مرا گفتمش خطی بنویس جواب داد که خواجو دوات می‌جوئیم