خواجوی کرمانی (غزلیات)/روز عیش و طرب و عید صیامست امروز

از ویکی‌نبشته
خواجوی کرمانی (غزلیات) از خواجوی کرمانی
(روز عیش و طرب و عید صیامست امروز)
  روز عیش و طرب و عید صیامست امروز کام دل حاصل و ایام به کامست امروز  
  گو عروس فلکی رخ منمای از مشرق که مرا دیدن آن ماه تمامست امروز  
  خون عشاق اگر چند حلالست ولیک عیش را جز می و معشوق حرامست امروز  
  صبحدم بلبل مست از چه سبب می‌نالد کار او چون ز بهاران بنظامست امروز  
  در چمن نرگس سرمست خراب افتادست زانکه اندر قدح لاله مدامست امروز  
  محتسب بیهده گو منع مکن رندانرا کانکه با شاهد و می نیست کدامست امروز  
  زاهدی را که نبودی ز صوامع خالی باز در کنج خرابات مقامست امروز  
  ناله‌ی زیر ز عشاق بسی زار بود مطرب از بهر چه آهنگ تو با مست امروز  
  گو بگویند که در دیر مغان خواجو را دست در گردن و لب برلب جامست امروز