خواجوی کرمانی (غزلیات)/خورشید را ز مشک زره پوش کرده‌اند

از ویکی‌نبشته
خواجوی کرمانی (غزلیات) از خواجوی کرمانی
(خورشید را ز مشک زره پوش کرده‌اند)
  خورشید را ز مشک زره پوش کرده‌اند وانگه بهانه زلف و بنا گوش کرده‌اند  
  از پردلی دو هندوی کافر نژادشان با آفتاب دست در آغوش کرده‌اند  
  در تاب رفته‌اند و برآشفته کز چه روی تشبیه ما بسنبل مه پوش کرده‌اند  
  کردند ترک صحبت عهد قدیم را معلوم می‌شود که فراموش کرده‌اند  
  هر شب مغنیان ضمیرم ز سوز عشق برقول بلبلان سحر گوش کرده‌اند  
  منعم مکن ز باده که ارباب عقل را از جام عشق واله و مدهوش کرده‌اند  
  خواجو بنوش دردی عشقش که عاشقان خون خورده‌اند و نیش جفا نوش کرده‌اند