خواجوی کرمانی (غزلیات)/بیمار چشم مست تو رنجور خوشترست
ظاهر
بیمار چشم مست تو رنجور خوشترست | لفظ خوشت ز لل منثور خوشترست | |||||
عکس رخ تو در شکن طرهی سیاه | از نور شمع در شب دیجور خوشترست | |||||
صحبت خوشست لیکن اگر نیک بنگری | جادوی ناتوان تو رنجور خوشترست | |||||
بشکن خمار من بلب لعل جانفزای | کان چشم مست تست که مخمور خوشترست | |||||
مشنو که روضه بی می و معشوق خوش بود | زیرا که نالهی دهل از دور خوشترست | |||||
عشرت خوشست خاصه در ایام نوبهار | لیکن بدور دختر انگور خوشترست | |||||
در پای گل ترنم بلبل خوشست لیک | آواز چنگ و نغمهی طنبور خوسترست | |||||
منظور اگر نظر بودش با تو خوش بود | اما نظر بطلعت منظور خوشترست | |||||
گفتم کمند زلف تو معذورم ار کشم | در تاب رفت و گفت که معذور خوشترست | |||||
خواجو کنونکه موکب سلطان گل رسید | بستان خوشست و مجلس دستور خوشترست |