خواجوی کرمانی (غزلیات)/بنوش لعل مذاب از زمردین اقداح
ظاهر
بنوش لعل مذاب از زمردین اقداح | ببین که جوهر روحست در قدح یا راح | |||||
خوشا بروی سمن عارضان سیم اندام | عقیق ناب مروق ز سیمگران اقداح | |||||
بریز خون صراحی که در شریعت عشق | شدست خون حریفان سبیل و خمر مباح | |||||
بشوی دلق مرقع به آب دیدهی جام | که بی قدح نبود در صلاح و تو به صلاح | |||||
لب تو باده گساران روح را ساقیست | رخ تو خلوتیان صبوح را مصباح | |||||
در تو زمرهی ارباب شوق را منزل | غم تو مخزن اسرار عشق را مفتاح | |||||
فروغ روی چو ماه تو مشرق الانوار | کمند زلف سیاه تو قابض الارواح | |||||
دهد دو دیدهی من شرح مجمع البحرین | کند جمال تو تقریر فالق الاصباح | |||||
بساز بزم صبوحی کنون که خواجو را | لب تو جام صبوحست و طلعت تو صباح |