خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای پیک صبا حال پری چهرهی ما چیست
ظاهر
ای پیک صبا حال پری چهرهی ما چیست | وی مرغ سلیمان خبر آخر ز سبا چیست | |||||
در سلسلهی زلف سراسیمهی لیلی | حال دل مجنون پراکندهی ما چیست | |||||
برخاک رهش سر بنهادیم ولیکن | سلطان خبرش نیست که احوال گدا چیست | |||||
با آنکه طبیب دل ریشست بگوئید | کز درد بمردیم بفرما که دوا چیست | |||||
گر زانکه نرنجیدهئی از ما بخطایی | چین در خم ابروی تو ای ترک ختا چیست | |||||
چون دل ز پیت رفت و خطا کرد سزا یافت | دزدیده اگر دیده ترا دید سزا چیست | |||||
گر تیغ زنی ور بنوازی بمرادت | دادیم رضا تا پس ازین حکم قضا چیست | |||||
دی نرگست از عربده میگفت که خواجو | کام دل یکتای تو ز آن زلف دوتا چیست | |||||
در حضرت سلطان چمن چون همه بادست | چندین همه آمد شدن پیک صبا چیست |