خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای مهر ماه روی ترا زهره مشتری
ظاهر
ای مهر ماه روی ترا زهره مشتری | بر مشتریت پردهی دیبای ششتری | |||||
لعلت نگین خاتم خوبی وصف زده | بر گرد روی خوب تو هم دیو و هم پری | |||||
در ساحری اگر ز جهان بر سر آمدست | گاویست پیش آهویت این لحظه سامری | |||||
چون چشم چشم بند تو در خاطرم فتاد | بنمود طبع من ید بیضا بساحری | |||||
گر ننگری بچشم عنایت بسوی من | بینی تنم ز مهر هلالی چو بنگری | |||||
آن دل که من بملک دو عالم ندادمی | بردی به دلبری ز من آیا چه دلبری | |||||
تا شد درست روی من دلشکسته زر | پیدا شدست رونق بازار زرگری | |||||
خواجو چو وصف لعل گهرپرور تو کرد | بشکست قدر شعر چو للی جوهری |