خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای صبا حال جگر گوشهی ما چیست بگو
ظاهر
ای صبا حال جگر گوشهی ما چیست بگو | در دل آن مه خورشید لقا چیست بگو | |||||
صبر چون در مرض خسته دلان نافع نیست | درد ما را بجز از صبر دوا چیست بگو | |||||
اگر از مصر بدین جانبت افتاد گذار | خبر یوسف گمگشتهی ما چیست بگو | |||||
هرگز از صدر نشینان سلاطین با تو | هیچکس گفت که احوال گدا چیست بگو | |||||
از برای دلم ای هدهد میمون آخر | عزم بلقیس چه و حال سبا چیست بگو | |||||
گرنه آنست کزو مشک ختا میخیزد | چین گیسوی تو ای ترک ختا چیست بگو | |||||
آخر ای ماه پریچهره اگر نیست هلال | آن خم ابروی انگشت نما چیست بگو | |||||
بجز از آن که برم مهر و وفای تو به خاک | بر من ای دلبر بی مهر و وفا چیست بگو | |||||
قصد خواجو چه نمایی و نترسی ز خدا | جرم این خسته دل از بهر خدا چیست بگو |