خواجوی کرمانی (غزلیات)/این ترک زنگاری کمان از خیل خاقان میرسد
ظاهر
این ترک زنگاری کمان از خیل خاقان میرسد | وین مرغ فردوس آشیان از باغ رضوان میرسد | |||||
مجنون صاحب درد را لیلی عیادت میکند | فرهاد شورانگیز را شیرین بمهمان میرسد | |||||
امروز دیگر ذره را خور مهربانی میکند | وین لحظه گوئی بنده را تشریف سلطان میرسد | |||||
آید سوی بین الحزن از مصر بوی پیرهن | جان عزیز من مگر دیگر به کنعان میرسد | |||||
دل میدهد جان را خبر کارام جان میپرسدت | جان مژدگانی میدهد دل را که جانان میرسد | |||||
مرغان نگر باز از هوا مانند بلبل در نوا | گوئی که بلقیس از سبا سوی سلیمان میرسد | |||||
شاه بتان بربری نوئین ملک دلبری | با احتشام قیصری از حضرت خان میرسد | |||||
ای بلبل گلبانگ زن خاموش منشین در چمن | بنواز راه خار کن چون گل ببستان میرسد | |||||
خواجو که میآید که جان قربان راهش میشود | گوئی ز کرمان قاصدی سوی سپاهان میرود |