خواجوی کرمانی (غزلیات)/آخر از سوز دل شبهای من یاد آورید

از ویکی‌نبشته
خواجوی کرمانی (غزلیات) از خواجوی کرمانی
(آخر از سوز دل شبهای من یاد آورید)
  آخر از سوز دل شبهای من یاد آورید همچو شمعم در میان انجمن یاد آورید  
  صبحدم در پای گل چون با حریفان می‌خورید بلبلان را بر فراز نارون یاد آورید  
  در چمن چون مطرب از عشاق بنوازد نوا از نوای نغمه‌ی مرغ چمن یاد آورید  
  جعد سنبل چون شکن گیرد ز باد صبحدم از شکنج زلف آن پیمان شکن یاد آورید  
  ابر نیسانی چو لل بار گردد در چمن ز آب چشمم همچو للی عدن یاد آورید  
  یوسف مصری گر از زندانیان پرسد خبر از غم یعقوب در بیت الحزن یاد آورید  
  گر به یثرب اتفاق افتد که روزی بگذرید ناله و آه اویس اندر قرن یاد آورید  
  دوستان هر دم که وصل دوستان حاصل کنید از غم هجران بی پایان من یاد آورید  
  طوطی شکر شکن وقتی که آید در سخن ای بسا کز خواجوی شیرین سخن یاد آورید