دیوان حافظ/صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش

از ویکی‌نبشته
۲۷۵  صوفی گلی بچین و مرقّع بخار بخش وین زهد خشک را بمی خوشگوار بخش  ۲۷۲
  طامات و شطح در ره آهنگ چنگ نه تسبیح و طیلسان بمی و میگسار بخش  
  زهد گران که شاهد و ساقی نمی‌خرند در حلقهٔ چمن بنسیم بهار بخش  
  راهم شراب لعل زد ای میر عاشقان خون مرا بچاه زنخدان یار بخش  
  یا رب بوقت گل گنه بنده عفو کن وین ماجرا بسرو لب جویبار بخش  
  ای آنکه ره بمشرب مقصود بردهٔ زین بحر قطرهٔ بمن خاکسار بخش  
  شکرانه را که چشم تو روی بتان[۱] ندید ما را بعفو و لطف خداوندگار بخش  
  ساقی چو شاه نوش کند بادهٔ صبوح  
  گو جام زر بحافظ شب‌زنده‌دار بخش  


  1. چنین است در خ ق نخ و سودی و غالب نسخ قدیمه، بعضی نسخ «بدان»