تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، جلد اول/پادشاهی سلطان احمد شاه
۲ - پادشاهی سلطان احمد شاه
فاتحان پایتخت پس از خلع پدر فرزند خردسال او را که «سلطان احمد میرزا» نام داشت و ولیعهد رسمی بود بپادشاهی برداشتند و چون صغیر بود «عضدالملک» را که از معمرین خاندان قاجاریه و ایلخانی عشیرهٔ مزبور بود به نیابت سلطنت بر گماشتند.
۳ـ احمد شاه در کودکی |
شاه مخلوع از ایران رفت و دولت جدید با او بوساطت و شفاعت دولتین روس و انگلیس که در حمایت آنان پناه گرفته بود، قراری گذاشت که تا او در امور ایران دخالت نکرده است دولت ایران همه ساله باو حقوق کافی بدهد.
شاید اگر حمایت خاندان رمانف که بموجب معاهدهٔ ترکمان چائی تعهد کرده بودند از خاندان «عباسمیرزا» نایبالسلطنه حمایت کنند نمیبود این طفل بپادشاهی نمیرسید. کسی چه میداند، شاید اگر همان روزها که رجال فاضل و قوای بالنسبه صالحتری زمام امور را در کف داشتند و هنوز مرتجعین واحرار مخلوط نشده بودند و درباریان فاسد قدیم در سایهٔ دربار کهنه خود را داخل صف انقلابیون نکرده بودند، کلک قاجاریه کنده شده بود و شاید دولت صالحتری ایجاد میشد؟ اما هر چه بود کاری بود و شد «احمدشاه» بپادشاهی برداشته شد، و مجلس دوم با انتخابات مخفی و دو درجه از افراد انقلابی و فاضل انتخاب و تشکیل گردید[۱]
⚬
⚬⚬
محمدعلیمیرزا بروسیه رهسپار شد و آرام نگرفت و پولی راه انداخته سال بعد باتفاق برادرش شعاعالسلطنه وارد استراباد گردید. گفته شد که روسهای تزاری نیز او را تشویق کرده بودند و علت اصلی، آمدن مستشار مالیهٔ آمریکائی موسوم به «هرگان شوستر» بود بایران که معروف بود این کار با موافقت دولت بریتانیا صورت گرفته است و دموکراتها هم ازو حمایت میکردند. باری شاه مخلوع وارد شد و لشکری از تراکمه بست و دو ستون از دو طرف یکی بریاست «رشیدالسلطان» از راه مازندران و دیگر بسرداری «سردار ارشد» از راه شاهرود و سردرهٔ خوار بسوی طهران گسیل داشت.
در همین حین شاهزاده سالارالدوله برادر دیگرش هم بطمع پادشاهی از سمت غرب باتفاق عشایر کلهر بسوی مرکز حمله کرد و دولت جدید ملی این هر سه ستون خطرناک را در هم شکست و خردولاش کرد و محمدعلیمیرزا بروسیه بازگشت و سالارالدوله نیز بار دیگر بدولت عثمانی پناه برد و سرداران این سپاهها: داود کلهر و رشیدالسلطان و سردار ارشد بدست مجاهدان بختیاری و قوای ملی کشته شدند.
- ↑ نظامنامهٔ انتخابات بار اول در ۲۰ رجب ۱۳۲۴ قمری هجری توسط انجمنی از طرف دولت مرکب از
تربیتشدگان مانند میرزا حسنخان مشیرالملک (مرحوم مشیرالدولهٔ پیرنیا) و مرتضیقلیخان صنیعالدوله و
مخبرالسلطنه و مخبرالملک و عدهٔ دیگر مبتنی بر انتخاب طبقاتی تهیه شد و متهمین بفساد عقیده از انتخاب محروم
بودند و رأیدهندگان بایستی ۲۵ سال داشته باشند و شروط سخت دیگر ـ و قرار شد که هر وقت ۶۴ نفر وکلای پایتخت که حد نصاب بود ـ در مجلس حاضر شوند مجلس بتواند داخل مذاکره و رأی شود و
مجموع عدهٔ نمایندگان ۱۶۲ تن بود.
در ۱۲ جمادیالاخری ۱۳۲۷ که دولت مرکزی مصمم گردیده بود برای اقناع و اسکات قیامهای ملی مشروطه بدهد هیئتی مرکب از ۱۶ تن بامر دولت انتخاب شد و این هیئت بآراء عمومی مراجعه کرد یعنی در اصلاح قانون انتخابات بانجمنهای ایالتی و ولایتی که در بعضی ایالات دایر شده بود بود رجوع کرد از آنها اجازه خواست و انجمنهای نامبرده انجمن ایالتی تبریز را وکیل کردند و انجمن مذکور نیز اختیار را بهمان هیئت واگذار کرد و قانون انتخابات دو درجه و غیر مستقیم را تهیه دیدند و مجلس دوم با این قانون انتخاب گردید. درین قانون اصلاحاتی بعمل آورده بودند منجمله عدهٔ وکلا ۱۲۰ نفر شد و شرط انتخابکننده از ۲۵ سالگی به ۲۰ سالگی تنزل داده شد. علاقهٔ ملکی نمایندگان قید شد: داشتن سالیانه ۵۰ تومان عایدی یا پرداختن مالیاتی در سال بمبلغ ده تومان یا داشتن تحصیلات که از بن قیود معاف باشد و داستان اتهام بفساد عقیده نیز چنین اصلاح شد که نزد حاکم شرع ارتدادش ثابت شده باشد.
مجلس دوم در تاریخ ۲۸ شوال ۱۳۲۹ قانون انتخابات را اصلاح و طبق مرامنامهٔ دموکراتها مستقیم و یکدرجه و عمومی کرد و عدهٔ وکلا ۱۳۶ تن گردید و علت اینکه مجلس دوم توانست این کار را بکند آن بود که دولت قبل از انتخاب وکلا اعلام داشت که بایستی وکلای دورهٔ دوم با حق تغییر قانون انتخابات وکیل شوند.